زناشویی
گاه که مثلا کدورتی کوچک پیش می آمد و آقا شب به اتاق خودشان می رفت وقتی
صبح می شد و می آمد به مادر می گفتند: خسته نباشید و از حال و احوال ایشان
می پرسید! انگار نه انگار که اتفاقی افتاده گاهی فکر می کردم شاید ایشان
فراموش می کردند که شب چه اتفاقی افتاده ولی وقتی از 50 یا 60 سال پیش سخن
به میان می آمد کاملا جزء جزء آن را تعریف می کردند و این یعنی این که
ایشان فراموشکار نیستند بلکه روح بلندشان اجازه نمی داد هیچ کدورتی را به
دل بگیرند.
بسیار اتفاق می افتاد که مادر سخنانی به پدر می گفت که اشتباه بود ، ایشان
آن قدر صبوری می کردند که ما ناراحت می شدیم ، یکبار به مادر گفتم شما مثلا
در این مورد اشتباه کرده اید و دلایل آن را ذکر کردم وقتی خدمت آقا رسیدم
ایشان فرمودند: "که نباید می گفتید" یعنی حاضر نبودند کوچکترین اصطکاکی در
روابط خانوادگی ایجاد شود ، گاه نیز برای ایشان وسائلی را می گرفتند و به
عنوان هدیه می دادند، به بچه ها هم سفارش میکردند که همواره با مادر باید
مدارا کرد و نباید به هیچ وجه با تندی پاسخ شان را داد.
سلام رها جون
خداوند رحمت کند ایشان را مردی بزرگ و نورانی بودند
سلام دوست خوبم
خدا توفیق بدهد که مثل ایشان دین را عمل کنیم نه اینکه فقط حرف بزنیم ودر عمل هیچ!
سلام رها جان
بزرگانی چون آیت الله بهجت در تمامی رفتارشون دوستی خدا رو در نظر داشتند.مثل همین پستی که شما گذاشتید.بخاطر دوست داشتن خدا هست که اینگونه زندگی کردند.مگه نه؟
سلام خانمی
دقیقا همین طوره.وقتی انسان هر لحظه خدارو درنظر داشته باشه کیفیت زندگیش هم با بقیه فرق می کنه ویک رفتارهایی انجام می ده که شاید مورد تعجب دیگران باشد. همین طور کسانیکه شیطان وارد قلبشان می شود هم رفتارهایی نشان می دهند که مورد تعجب وشگفتی است منتها در دوجهت مخالف!
عزیزکم روزت مبارک با کمی تاخیر
مرسی .تبریک بدون کادو ! یک بادکنکی چیزی !!!
تگ مطالب زناشوئی رانگاه کردم خیلی مطالب خوبی رادرج کردید روش اقای بهجت هم که نوربهش داده واقعا خوش ذوق وسلیقه هستی
ممنون از وقتی که برای خواندن بهار می گذارید. هدفم اینه که تا حد امکان مطالب کاربردی و مورد توجه مخاطبم بگذارم.امیدوارم موفق شوم!